امروز سر کلاس استادمون بحث فیلم خانه ای از شن و مه رو پیش کشید که چون یه عده فیلمو ندیده بودن داستانشو تعریف کرد. موقع تعریف کردن داستان فیلم یه اشتباه بزرگی کرد که همین اشتباه باعث شد من تا آخر کلاس حواسم بره یه جای دیگه. این خانم آمریکایی محترم به جای خونواده ایرانی گفت یک خونواده عربی و ادامه داستان. اول که کلی عصبی شدم. بعد اومدم تصحیحش کنم که منصرف شدم چون به نظرم اون مقصر نبود(آمریکاییها تنها گناهشون اینه که تو این چیزا خیلی کودنن) . بعد داشتم فکر می کردم که تو این دنیای امروز که ونزوئلا و پاراگوئه و ... هم دارن خودشونو نشون می دن ما هنوز نتونستیم به دنیا بگیم که حداقل کشورعربی نیستیم. البته من آدم نژاد پرستی نیستم دلیل ناراحتیمم عرب نامیده شدن ایرانیا نیست. مشکلم اینه که الان تمام کشورهای دنیا تلاششون اینه که خودشونو به نوعی مطرح کنن و در ایران بزرگترین سوال و چالش رئیس جمهور آینده اینه که با آمریکا رابطه برقرار کنه یا همچنان قهر باشه!!! چین داره به جایی میرسه که بدون جنگ با آمریکا از طریق دیگه ای داره آمریکا رو به دنبال خودش می کشه به طوری که اگه یه روز صادراتشو به این کشور قطع کنه معلوم نیست شیطان بزرگ چه بلایی سرش میاد و ما داریم مشکل راه دادن یک خبرنگار به مجلسو بررسی می کنیم. کره جنوبی برنامه ریزی می کنه که تا چند سال دیگه یکی از پنج قدرت اقتصادی دنیا باشه و ما باید دنبال تضمین از کاندید رئیس جمهوریمون باشیم که با بد حجابی برخورد امنیتی نشه. ا
گفتا عجبست اينکه ز چوبی و ز آهن
اين تيزی و تندی و پريدن ز کجا خاست
بر تير نگهکرد و پر خويش بر او ديد
گفتا ز که ناليم که از ماست که بر ماست
ناصر خسرو
گفتا عجبست اينکه ز چوبی و ز آهن
اين تيزی و تندی و پريدن ز کجا خاست
بر تير نگهکرد و پر خويش بر او ديد
گفتا ز که ناليم که از ماست که بر ماست
ناصر خسرو
Vaghean ke baraye khodam moteassefam ! be onvan e ye Irani ...