Saturday, October 28, 2006
تبلیغات انتخاباتی به روش آمریکایی
هفت نوامبر روز انتخابات میان دوره ای برای سنا و کنگره و همچنین فرمانداری ایالتهاست.بیش از 50 درصد تبلیغات تلویزیونی این روزها در همین رابطه است. سیستم تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی در آمریکا خیلی جالبه به این صورت که شما بیشتر از اینکه سعی کنید خودتون رو تبلیغ کنید بیشتر تلاش می کنید تا رقیب انتخاباتی تون رو مورد لطف قرار بدید. هیچ گونه محدودیتی هم در این زمینه وجود نداره.

مثلا نامزد جمهوری خواه نیویورک در این تبلیغ تلویزیونی رقیبش رو متهم می کنه که از هتلی در نیویورک به یکی از شرکتهای پورنو که خدماتی تلفنی انجام می دهند زنگ زده با تاکید روی این مساله که پول تلفن از بیت المال-شباهت ها رو می بینید؟- پرداخت شده.(بعدا معلوم شد که این تلفن رو یکی از همراهان این نامزد بیچاره زده تازه اون هم می خواسته به جای دیگری زنگ بزنه شماره رو اشتباه گرقته)

در اکلاهما هم نامزد جمهوری خواه(اصولا جمهوری خواه ها در این زمینه پیش کسوت ترن) رقیبش را متهم به نژاد پرستی می کند.

نامزدهای حزب دموکرات هم با توجه به محبوبیت بسیار پایین جرج بوش سعی می کنند در تبلیغاتشون بیشتر به این مساله اشاره کنند. در کالیفرنیا آرنولد بابت حمایتش از جرج بوش توسط رقیب دموکرات مورد نقد قرار می گیره.همین طور نماینده ایالت نیو همپشایر.

این تبلیغ مایکل جی فاکس هنرپیشه هم چند روزیه که سروصدا به پا کرده. جی فاکس که چند ساله با بیماری پارکینسون دست و پنجه نرم می کنه در این ویدیو از نامزد ایالت میزوری به خاطر دفاع از قانون stem cell research حمایت کرده و به همین دلیل به شدت از جانب حزب رقیب مورد انتقاد قرار گرفته. عده ای از جمهوری خواه ها می گن که او با حرکات عجیب و غریبش جلوی دوربین داره فیلم بازی می کنه و تعدادی دیگه هم معتقدند که او قرصهاشو نخورده و نشسته جلوی دوربین! خودتون ببینید و قضاوت کنید.

ضمنا آقای احمدی نژاد هم در این انتخابات حضور پرشوری دارند.

باید یک هفته ای صبر کرد و دید نتیجه این پنبه زدن ها چه خواهد بود. نظرسنجی ها از الان پیروزی دموکرات ها رو پیش بینی کردند. بد نیست حالا که بحث به اینجا کشید به این ضرب المثل آمریکایی هم اشاره ای کنم که میگه : سیاستمدرا مثل پوشک بچه می مومند. هر چند وقت یک بار باید به دلیل مشابه عوضشون کرد.







10:30 PM ساعت
1نظر <
لینک ثابت <

Friday, October 27, 2006
گر چهره بنماید صنم پر شو از او چون آینه
ور زلف بگشاید صنم رو شانه شو رو شانه شو


متن کامل شعر

Labels: ,

1:05 AM ساعت
0نظر <
لینک ثابت <

Tuesday, October 17, 2006
حدود ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه امروز صبح جمعیت آمریکا به سیصد میلیون نفر می رسه. همین مساله باعث واکنشهای متفاوتی از طرف مردم و رسانه ها شده. براساس بعضی پیش بینی ها شهروند سیصدمیلیونیومی ایالات متحده فرزند یک خانواده اسپانیول در کالیفرنیا خواهد بود. خیلی از آمریکایی ها از این بابت خوشحال نیستند برای همین فکر می کنم الان خیلی ها در بیمارستان در حال زور زدن هستند تا از حیثیت کشورشون دفاع کنند. خارج از شوخی این مطلب رو مطرح کردم تا اشاره ای کرده باشم به شیوه دقیق آمارگیری و اطلاع رسانی این کشور. تقریبا در سه سال و اندی اقامتم در آمریکا هیچ آماری در اینجا ندیدم که اشتباه از آب در بیاد. طی این مدت نتیجه تمام انتخابات چند دوره اخیر با آمار منتشر شده یکی بوده.
به هرجهت هرچه که بوده این بار مطمئنا خود مردم هم دوست دارند پیش بینی این مساله اشتباه از آب در بیاد. تا چند ساعت دیگه همه چیز مشخص می شه.
با این که جمعیت آمریکا در عرض 39 سال از دویست میلیون به سیصد میلیون رسیده بازهم برخی کارشناسان معتقدند که این جمعیت برای کشور پهناوری مثل ایالات متحده بسیار ناچیزه. طبق آخرین آمار منتشر شده در هر 31 ثانیه یک نفر به این کشور مهاجرت می کنه و هر 13 ثانیه یک نفر از دنیا می ره و در عوض هر هفت ثانیه یک نوزاد متولد می شود.
1:20 AM ساعت
3نظر <
لینک ثابت <

Sunday, October 08, 2006
The Departed

The Departed اولین تکان محکم هالیوود برای بیدار کردن منتقدان از خواب تابستانی(بر وزن زمستانی) و شروعی عالی برای فیلم های پاییزی به حساب می آید.
آخرین ساخته مارتین اسکورسیزی اقتباسی است ازفیلم هنگ کنگی Infernal Affairs(روابط شیطانی) با این وجود فیلم تا جایی خودش رو در دید منتقدین بالا کشیده(با به دست آوردن مثبت ترین ارزیابی ها در مقایسه با تمام فیلمهای سال جاری) که تقریبا در هیچ کدام از نوشته ها ارجاعی به نسخه اصلی به جز اقتباسی بودن فیلم نامه نشده است.
بازی های خیره کننده اولین نکته مثبت این فیلم است که به چشم می آید. طبق گزارش روزنامه های سینمایی جک نیکلسون پس از شک و تردید های زیاد تنها به این دلیل که چند فیلم اخیرش در ژانر کمدی بوده و برای بیرون آمدن از آن فضا حاضر به بازی در این فیلم شده است. البته باور این مساله که او به پیشنهاد اسکورسیزی ستایش شده ترین فیلمساز حال حاضر آمریکا جواب رد داده کمی مشکل است. ولی چیزی که مهم است شخصیت سازی مثال زدنی نیکلسون از فرانک کاستلوی خبیث می باشد. لئوناردو دی کاپریو در سومین همکاری اش با اسکورسیزی با بازی فوق العاده خود رسما پیشوند "ستاره" را از کنار اسمش حذف می کند. ستاره ای که با تایتانیک ظهور کرد و به عقیده منتقدین آن زمان نان چهره زیبایش را می خورد سرانجام پس از بازی در سه چهار فیلم درخشان خودش را به کلاب بازیگران تراز اول آمریکا تحمیل کرد. مت دیمن ، مارک واهلبرگ ، مارتین شین ، الک بالدوین و حتی ورا فارمیگای تازه وارد هرکدام یکی از به یادماندنی ترین نقشهای دوران بازیگری خود رو به اجرا در می آورند.

در حالی که پلیس بوستون بیلی کاستیگان(دی کاپریو) را برای نفوذ در باند فرانک کاستلو(نیکلسون) می فرستد، کاستلو نیز کالین سالیوان(مت دیمن) یکی از بهترین افرادش را که از کودکی پرورش داده وارد اداره پلیس بوستون می کند. همزمان با اطلاع فرانک از حضور یک نفوذی در بین افرادش ،الیورکویینان(مارتین شین) رییس پلیس بوستون هم متوجه می شود که یکی از کارمندانش به عنوان ستون پنجم برای فرانک کار می کند...

دیالوگهای قوی فیلم دومین مشخصه بارز این فیلم به حساب می آید. "وقتی سن تو بودم به من می گفتند بزرگ که شدی یا پلیس می شی یا جانی. من میگم وقتی یک تفنگ پرشده جلوی صورتته چه فرقی می کنه که کدوم یکی باشی؟" این جمله ابتدایی فیلم از فرانک کاستلو شعار اصلی فیلم و نوشته تبلیغاتی آخرین ساخته اسکورسیزی رو تشکیل می دهد. اینجا هم مارتی(اسمی که در هالیوود برای او استفاده می شود) کار تهیه کننده هارو برای پیدا کردن یک شعار تبلیغاتی-چیزی که این روزها در هالیوود مد شده - راحت کرده است.

بسیاری از مجلات سینمایی با این فیلم پروپاگاندای جوایز اسکار را شروع کرده اند تا اعضای آکادمی اسکار را متقاعد کنند با اعطای جایزه بهترین کارگردانی به اسکورسیزی هم کلکسیون افتخارات فیلمساز را تکمیل کنند و هم آکادمی اسکار را از تکرار خاطره تلخ جایزه ندادن به یکی از برجسته ترین فیلمسازان آمریکا برحذر دارند. اما اسکورسیزی بدون توجه به این مسایل در این فیلم بازهم همچون فیلمهای قبلی اش برای دوستداران سینما یک کلاس فیلم سازی راه می اندازد. شخصیت پردازی ، بازی گرفتن ها، صحنه آرایی ، نورپردازی ، فیلمبرداری و هر عنصر دیگر فیلمسازی در این فیلم می تواند به عنوان یک کلاس درس مورد استفاده قرار گیرد.
به عنوان حسن ختام بد نیست اشاره ای کنیم به پایان فیلم . اگر برای فیلم Heat که همواره از آن به عنوان یکی از بهترین فیلمهای پلیسی نام برده میشود می توانستیم دو پایان(پیروزی آدم خوبه یا آدم بده) متصور شویم قطعا سرانجام فیلم The Departed جزو ده پیش بینی اول شما نخواهد بود.

Labels:

12:55 AM ساعت
3نظر <
لینک ثابت <

Saturday, October 07, 2006
-این چیه؟
-این ازین چیزاست. چی بهش می گن....شمع یه چیزی...
-مداد شمعی؟
-آهان. آره
-بی سواد. فارسی ات نم کشیده
1:51 AM ساعت
1نظر <
لینک ثابت <

 
وبلاگ انگلیسی