Thursday, May 19, 2005
گزارش اکران آخرین فیلم از سری فیلمهای جنگ ستارگان
سالها پیش از این، در کهکشانی خیلی خیلی دور... در 25 مارس 1977 وقتی اولین قسمت جنگ ستارگان بر روی پرده سینما اومد، هیچ کس فکرشو نمی کرد که این مجموعه تبدیل به اسطوره ای در تاریخ سینمای جهان بشه و فرهنگ یک سرزمینو انقدر تحت تاثیر قرار بده. خود من تا دیشب که برای دیدن اولین نمایش فیلم به سینما رفتم اونقدرها به پدیده جنگ ستارگان اهمیتی نمی دادم ولی وقتی وارد پارکینگ بزرگ سینما که در روزهای آخر هفته به زور پر میشه شدم و حدود نیم ساعت دنبال جا پارک گشتم و همچنین ایستادن در صفی به طول بیش از یک کیلومتر برای ورود به سینما به پدیده نامیده شدن این فیلم ایمان آوردم. اصولا در آمریکا وقتی عده زیادی از مردم وسط هفته از خوابشون می زنن تا جزو اولین افرادی باشن که یک فیلمو ببینن می شه حدس زد که جایگاه این فیلم کجاست. نفر جلویی من تو صف یک مرد حدودا پنجاه ساله بود که در بین این همه جوون خیلی به چشم میومد. وقتی ازش به شوخی پرسیدم تو دیگه چرا ،گفت من چهل و هشت سالمه و زمان اکران اولین فیلم از سری جنگ ستارگان بیست سالم بود و ازون روز تا الان تمام اکرانای اول این فیلمو اومدم. طوری در مورد فیلم حرف می زد که انگار داره در مورد خدای خودش توضیح می ده. بعد از این که صف طولانی حدودا ده هزار نفره وارد سینما شدن هر کس داخل یکی ازبیست سالن موجود شد و فیلم با یک تاخیر ده دقیقه ای در ساعت دوازده و ده دقیقه به نمایش در اومد. تیتراژ فیلم و افتادن لوگوی جنگ ستارگان روی پرده چنان مورد تشویق و پس از اون سکوت مطلق توی سالن شد که حداقل من مثلشو در مورد هیچ فیلم دیگه ای ندیده بودم. از الان به راحتی می شه نتیجه گیری کرد که رکورد فروش آخر هفته کل تاریخ سینما به آخرین فیلم جرج لوکاس تعلق می گیره. کارگردانی که خودش بزرگترین طرفدار این مجموعه به حساب میاد. عنوان پر فروش ترین فیلم سال هم که از مدتها پیش مشخص بود به این فیلم تعلق می گیره. فقط باید ببینیم آیا آکادمی اسکار تجربه ارباب حلقه ها رو تکرار می کنه و سازندگان این مجموعه رو با خاطره خوش راهی خونه می کنه یا نه.ا

در حاشیه:ا
*عنوان اصلی فیلم جنگهای ستاره ای هست ولی چون از اول غلط ترجمه شده و این اسم جا افتاده من هم ترجیح دادم از همین عنوان استفاده کنم.ا
* قبل از شروع فیلم یه نفر یکی از این توپهای بادی ساحلی آورد
که تماشاچیا باهاش بازی و پاسکارن کنن تا خواب از سر همه بپره.ا
*من از زور خستگی یه قسمت از فیلم خوابم برد و وقتی چشامو باز کردم دیدم بغل دستیم داره چپ چپ نگام می کنه
*وقتی از سالن بیرون مییومدیم دیدیم یه عده دیگه توی صف ایستادن برای سانس بعدی
* این فیلم بر خلاف فیلمهای قبلی که جلوه های ویژه رکن اساسیشونه بیشتر به شخصیت پردازی قهرمانان داستان پرداخته و تلاش جرج لوکاس برای از محوریت درآوردن جلوه های تصویری کاملا مشهوده .ا

Labels:

10:49 PM ساعت

لینک ثابت <

نظرات3
Anonymous Anonymous

من تا بحال هیچ قسمتی از این مجموعه رو ندیدم. با اینکه در موردش خیلی میشنوم. چه از جوانان جه از بزرگترهایی که اونو دیدن و .... ولی اشتیاقی برای دینش ندارم. شاید چون احساس میکنم که رشته فیلم تو دستم نیست و ممکنه که ازش چیزی نفهمم. ... من هم منتظر میشم ببینیم وقتی این فیلم میاد رو پرده اینجا عکس العمل مردم چه جوریه.
 
Blogger Alex

vasate film khabet bord?! baba mesle inke khaili khaste boodi. man hich kodoom az 5 ta filme ghabli ro nadide boodam ama doostam baram dastan o goft va raftim in film o didim(albate na shabe aval) vaghean dar tamame toole film lezat bordam, ham az film va ham az aksol amale tamashachi ha. :)
 
Anonymous Anonymous

Andar hekayateh Comments:

Midoni Webolg nevisi naghleh chiyeh?
Naghleh ineh ke ye nafar balayeh Manbar ya Tribon ya Seminar ya har chi ke esmesho dos dari bereh & shoroee koneh be harf zadan,Nazaratesho beggeh,hesso halesho beggeh,Beggeh agha ya khanoom,Chenino chenan...
On haiee ham ke on paieen neshastan hichi naggan,Ya kheyli honar konan,sarhashon ra be alamateh taieed tekon bedan,
Albateh aggeh kheyli honar konan!...


Hala yeki in vasat peyda misheh miggeh U mikhay nazar bedi ,khob beddeh be baghiyeh chi kar dari?
Bavaria
  Post a Comment

 
وبلاگ انگلیسی