این ویدئو رو حتما ببینید
پی نوشت : بازتاب فیلم رو از روی وبسایتش برداشته. هر کس فیلم رو ندیده برام ایمیل بزنه تا براش بفرستم
پی نوشت : بازتاب فیلم رو از روی وبسایتش برداشته. هر کس فیلم رو ندیده برام ایمیل بزنه تا براش بفرستم
Sunday, November 27, 2005
این ویدئو رو حتما ببینید
پی نوشت : بازتاب فیلم رو از روی وبسایتش برداشته. هر کس فیلم رو ندیده برام ایمیل بزنه تا براش بفرستم Saturday, November 19, 2005
امروز برای کاری باید می رفتم خونه کریستفر داردن دادستان معروف دادگاه اوجی سیمپسون. از قبل با کاراش و چند تا از کتاباش آشنا بودم تا حدودی و چون زمان دادگاهم قضایا رو دنبال می کردم برام جالب بود که این شخص رو از نزدیک مي بينم. همکارم تعریف می کرد با این که رای اون دادگاه به نفع سیمپسون داده شد( که البته خیلیها معتقدند رای سیاسی بود) کریس داردن محبوبیت فوق العاده ای پیدا کرد(شباهت رو با دادگاه های ایرانی می بینید) و از اون زمان وارد هردادگاهی که می شه قضات با احترام باهاش برخورد می کنن. خلاصه وقتی وارد خونه(بخونید قصر) این آقا شدم یادم رفت کارم چی بود. نقاشیهای فوق العاده ، تزیین داخلی بی نظیر و کلی چیز دیگه که تو هر کدوم رد پایی از فرهنگ سیاه پوستها وجود داشت. از همه اينها مهمتر برخورد گرم و صميمي و در عين حال رسمي اين وکيل خبره بود که برام عجيب بود. اصولا آدماي مشهور در کاليفرنيا به مردم عادي از ارتفاع خيلي بالايي نگاه مي کنن بخصوص که طرف خارجيم باشه.ا
يکي از مزاياي وبلاگ نويسي اينه که خيلي زود برا آدم خواستگار پيدا مي شه. ولي گويا از اونجايي که من هميشه آدم خوش شانسيم خواستگارم همجنس دراومده!!!ا جمعه بعد از عمري حوصله به خرج دادم و يکجا رفتم. به پيشنهاد ماندانا رفتم اجراي تنها صداست که مي ماند رو ديدم. کار جالبي بود. ترکيبي از موسيقي مدرن و سنتي همراه با رقص و جلوه هاي کامپيتري. بکر بودن بزرگترين مشخصه اين اجرا بود. صداي خانم اعظم علي هم فوق العاده بود. ممنون ماندانا جان به خاطر پيشنهادت(اگر چه فکر کنم خودت نيومده بودي چون هر چي چشم انداختم نديدمت)ا اين آقا/خانمي که وبلاگ مارو پينگ مي کنه اگه هدفشو از اين کار در قسمت کامنت بزاره ممنون مي شم.ا آمريکا خواهر ندارد. شاهين هميشه عالي مينويسه. اين نوشتشم مثل هميشه فوق العادس.ا قسمت دوم نوشته قبلي يادم نرفته. فقط وقت نکردم بيشتر در مورد فيلم مطلب بخونم و احتمالا در تعطيلات آخر هفته مي نويسمش.ا زن نوشت بهترين وبلاگ ژورناليستي فارسي از طرف دويچه وله شناخته شد. تبريکات صميمانه براي نويسنده وبلاگ که واقعا استحقاقشو داشت. ا اين با تاخير نوشتن ها قسمت کمش به خاطر وقت نداشتن و قسمت زيادش به خاطر تحويل ندادن اراجيفه. از همه کساني که به اينجا سر مي زنن يا از طرف اين دوست پينگ کننده ميان اينجا و ميبنن خبري نيست پيشاپيش عذرخواهي ميکنم. مطمئن باشيد که اين کار به نفع هردومونه .ا Monday, November 07, 2005
دو فیلم با یک بلیط-قسمت اول
North Country خلاصه داستان:جوزی(چارلیز ترون) بعد ازیک ازدواج نا موفق به همراه دو فرزندش به زادگاه خود برمی گردد. بعد از مدتی کار در یک آرایشگاه از طریق دوست قدیمی اش گلوری(فرانسیس مک دورماند) برای کار در معدن آهن شهر معرفی می شود و پس از مخالفتهای پدر(که او هم در همان معدن کار می کند) و مدتی تردید ، بالاخره تصمیم می گیرد که در آن معدن کار کند. شروع کار او همراه می شود با آزار و اذیت کارگران مرد که زیاد از بودن زنها در محل کارشان راضی نیستند. پس از چندین بار مورد آزار قرار گرفتن و بی اعتنایی سرکارگر شیفت ، جوزی تصمیم می گیرد شکایت خودش را به رییس کارخانه ببرد. اما رییس هم در جواب به جوزی پیشنهاد می کند که استعفا دهد. سرانجام پس از تحقیرها و آزار و اذیت زیاد از طرف کارگران جوزی تصمیم می گیرد با کمک بیل(وودی هارلسون) که یکی از دوستان گلوری و از وکلای برجسته نیویورک است بر علیه رییس معدن به دادگاه شکایت کند. قاضی اعلام می کند که برای تشکیل پرونده حداقل به شکایت سه نفر احتیاج دارد ولی هیچ یک از کارگران زن به دلیل ترس از دست دادن کارشان و یا باختن پرونده و مواجهه با آزار و اذیت بیشتر از طرف کارگران مرد حاضر به حمایت از جوزی نمی شوند. با این حال او تصمیم می گیرد به تنهایی پرونده رو به پیش ببرد...ا درباره فیلم: فیلم داستان واقعی زندگی لوییس جنسون است که در حدود بیست سال پیش باعث شد حمایت از زنان در برابر آزارجنسی در محل کار را به قوانین آمریکا تحمیل کند. فیلم روستای شمالی( که متاسفانه در چند جا به غلط کشور شمالی ترجمه شده) تقریبا تمامی مشخصه های یک فیلم خوب را داراست. داستان جذاب ، بازی درخشان شارلیز ترون دو عامل اصلی تمجید منتقدان از این فیلم می باشند. از حالا باید جای مخصوصی برای این فیلم در مراسم اسکار قائل شد. روستای شمالی که خود یکی از بهترین ساخته های امسال است به همراه حمایت زنان عضو آکادمی اسکار جایگاه ویژه ای در مراسم امسال خواهد داشت. برخلاف فیلمهای کلیشه ای دادگاهی این روزهای هالیوود، روستای شمالی با این که بر اساس یکی از معروفترین داستانهای دادگاهی آمریکا ساخته شده، تکیه چندانی به مسائل دادگاه قهرمان فیلم ندارد که این خود یکی از نقاط قوت فیلم به حساب می آید. از دیگر نکات قابل توجه این فیلم این است که با وجود روایت زنانه (کارگردان زن فیلم) از فیلمی که پیرامون حقوق زنان ساخته شده، از جیغ زدنهای فمینیستی در این فیلم خبری نیست. ا چند نکته:ا نکته اول- از حالا نامزدی اسکار برای شارلیز ترون رو مسجل بدونید نکته دوم- یکی از سخت ترین کارهای فیلمسازان هالیوودی درآوردن اشک تماشاچیان آمریکاییست . سازندگان روستای شمالی به راحتی از پس این کار براومدن. ا نکته سوم- نیکی کارو کارگردان نیوزلندی فیلم که روستای شمالی دومین تجربه فیلمسازی او در هالیووده با ساخت این فیلم در لیست "صد نفری که در هالیوود باید شناخت"قرار گرفت.ا Labels: سینما Wednesday, November 02, 2005
هالوین، رزا پارک ، سینما و مشنگ
دوشنبه گذشته روز هالویین بود . روز هالویین رسمه که بچه ها با لباسهای عجیب غریب در خونه همسایه هاشون میرن و ازونا شکلات می گیرن(یه چیزی شبیه مراسم قاشق زنی ما)آمار امسال نشون میده که مردم امریکا مجموعا یک میلیاردو سیصد میلیون دلار شکلات خریدن که به بچه ها هدیه بدن. به این می گن اقتصاد خدا!ا
مرگ رزا پارک مبارز سیاهپوست آمریکایی که دقیقا پنجاه سال پیش انقلابی به پا کرد از دیگر اخبارهای مهم این روزهای آمریکاست. اول دسامبر 1955 روزیه که هیچ سیاهپوستی فراموش نمی کنه.روزی که یک زن سیاهپوست خیاط حاضر نشد جای خودش رو در اتوبوس به یک سفید پوست بده و به همین دلیل دستگیر شد و به دادگاه رفت. همین مساله باعث شد سیاه پوستان آمریکا بزرگترین مبارزات طول تاریخ بر علیه تبعیض نژادی رو آغاز کنند. مبارزه ای آرام و بدون خشونت و به قولی گاندی وار که به رهبری مارتین لوترکینگ انجام شد. پس از حدود یک سال تحریم استفاده از اتوبوس توسط سیاهپوستان ، بالاخره دولت آمریکا به زانو در آمد . ا خیلی وقت بود که برای دیدن فیلمی روزشماری نکرده بودم. بالاخره فیلم کله کوزه ای (نمی دونم چرا من با ترجمه اسم فیلما مشکل دارم، این اسم اصلا به این فیلم نمیاد ولی منم چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه) جمعه به روی پرده میاد و انتظار چهار پنج هفته ای من هم به پایان می رسه. به دو دلیل خیلی دلم می خواد این فیلمو ببینم یکی کارگردانش که از زمان فیلم زیبای آمریکایی تقریبا شیفته کاراش شدم و یکی هم موزیک فوق العادش. اولین باره که از یه آهنگ هیپ هاپ انقدر خوشم اومده. متاسفانه هنوز سی دی اش تو بازار نیمده. در مورد این فیلم بیشتر خواهم نوشت.ا هر چی میام این به قول ابراهیم نبوی رییس جمهور مشنگ (منتخب شورای نگهبان) رو ایگنورش کنم نمی شه. این مردک با نکوهش دولتهای قبلی در حیف و میل بیت المال اومد روی کار حالا داره میلیارد میلیارد خرج جمکران می کنه. من نمی فهمم چرا اصلاح طلبا جلو گندزدنهای این آقا سکوت کردن.ا علیرضا مدتیه نمی نویسه . خبری هم ازش نیست. امیدوارم همه چیز خوب باشه.ا |
وبلاگ انگلیسی
پیش بینی اسکار هشتادوسه
دلم نوشتن می خواد ولی نوشتنم نمیاد.همش فکر کردنم م... پیش بینی اسکار هشتاد و دوم دوست داری آزاد باشی و زندگی کنی یا برای آزادی مبار... زندگی سالم ماشینی یا زندگی ناسالم غیر ماشینی. مسئل... اینجا و اونجا روئينه تنيكه راز مرگشاندوه عشق وغم تنهائي بود درباره الی رهبرایران در ديدار رئيس جمهور سنگال : فلسطين نيازم...
April 2005
May 2005 June 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 April 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 April 2008 July 2008 August 2008 September 2008 December 2008 January 2009 February 2009 June 2009 July 2009 October 2009 December 2009 January 2010 March 2010 October 2010 February 2011 |
|
لینک ثابت <