Friday, October 21, 2005
از طریق وبلاگ زن نوشت به مطلبی در مورد اظهار نظر مهدی اخوان ثالث درباره فروغ فرخزاد رسیدم. در این مطلب که با عنوان روشنفکر ایرانی و سکسیت نوشته شده نویسنده کوشیده است تا با گلچین سخنان چند روشنفکر معاصر از جمله مهدی اخوان ثالث به خواننده بفهماند که حتی روشنفکران غیر مذهبی ما هم درک درست و دید مناسبی نسبت به مقوله سکس ندارند. این دوست عزیز با رجوع به یکی از مصاحبه های اخوان و تکه تکه کردن نظرات او به این پاراگراف رسیده است که:ا
ا«حقیقتش اینست که من هیچ عقیده خاصی درباره فروغ فرخزاد ندارم....بعد هم که خواست اسلوب و کار تازه ای را ارائه دهد بسیار لطیف و پر شور و حال شعر می گفت و از زنان جالب و خوب روزگار ما بود.البته هر کس در جوانیش این سو و آن سو چمیدنهایی دارد و تلو تلو خوردنهایی که فروغ هم داشت.من نمی خواهم از او به عنوان یک زن مقدس سخنی بگویم.او شاعر خوبی بود.به خصوص شعرهای آخرش ...نجیب بود.»ا
البته همونطور که ملاحظه می کنید نویسنده با قرار دادن ... برای نقاط حذف شده به نوعی و از دید خودش ادای دین کرده به اصل مصاحبه. اصل مطلبی که اخوان در مصاحبش عنوان کرده به این صورت است: ا
ا«حقیقتش اینست که من هیچ عقیده خاصی درباره فروغ فرخزاد ندارم.او زنی معترض به ستمی که بر زنان می رفت بود. او می خواست به ظلمی که به نیمی از افراد جامعه می شد اعتراض کند. این ها را در کتابهایش می توانیم ببینیم، از اسیر گرفته تا دیوار و زندگی و طرز فکر خیامیش را در عصیان.بعد هم که خواست اسلوب و کار تازه ای را ارائه دهد بسیار لطیف و پر شور و حال شعر می گفت و از زنان جالب و خوب روزگار ما بود.البته هر کس در جوانیش این سو و آن سو چمیدنهایی دارد و تلو تلو خوردنهایی که فروغ هم داشت.من نمی خواهم از او به عنوان یک زن مقدس سخنی بگویم.او شاعر خوبی بود.به خصوص شعرهای آخرش بسیار لطیف و پرشور و حال بود. شعر ناب و نجیب بود.»ا
از کتاب صدای حیرت بیدار- گفتگوهای مهدی اخوان ثالث- صفحه 419اگر بدبینانه فکر کنیم می توانیم فرض نگذاشتن ماخذ این مصاحبه را نگرانی نگارنده از رجوع خوانندگان این مطلب به اصل مصاحبه عنوان کنیم. البته تا اینجای کار با کمی تسامح و تساهل می توان از روی این قضیه گذشت ولی مشکل از جایی آغاز می شود که آقای شاهرخ رییسی در نتیجه گیری مطلبش می نویسد:ا
او این اظهار نظر مهدی اخوان ثالث درباره فروغ فرخزاد را که برگرفته از مصاحبه ایست، خودم شخصا خوانده ام که در اینجا نقل می کنم ،این نظر مهدی اخوان ثالث (که میدانیم از ناقدان سرسخت اسلام و شیعه گری در ایران بود)درباره فروغ فرخزاد بیانگر پائین بودن دانش و آگاهی اخوان درباره سکس و البته عمق رسوخ همان اندیشه های شیعه و سکس ستیز در درون خود مهدی اخوان ثالث می باشد
و در پایان اضافه می کند:ا
کلمات «زن مقدس»،«نجیب»،«این سو و آن سو چمیدن» و «تلوتلوخوردن» براستی نشان از چه دیدگاه مذهبی و به دور از خرد و عقلانیت و سکس ستیز و اسطوره پروری دارد.ا
در کتاب صدای حیرت بیدار،اخوان ثالث شانزده بارازفروغ یاد کرده که در تمامی این موارد نه تنها از شخصیت ، سبک کار و نوع زندگی او تمجید کرده بلکه در قسمتهایی هم می بینیم که در مقابل دیگران از او دفاع هم کرده است:ا
مثلا با پرویز داریوش هر دفعه که دیدمش با او دعوام شد، یعنی به گلاویزی کشید کار، و با کارهایش موافق نبودم، نیما را بیخود و بی جهت مسخره می کرد، فروغ را مسخره می کرد با لحن زشت و خودش هیچ چیز تازه ای نشان نمی داد. صفحه 331
هوشنگ ایرانی - و متاسفانه آل احمد نیز- فحش می دادند به فروغ فرخزاد. خب مرد حسابی تو بیا یک چیزبهتر بگو.می گویی فروغ فرخزاد بد است تو بهترش را بگو. صفحه 333
بارها شاهد این بوده ایم که برخی افراد با گلچین نمودن چند جمله از کل یک مطلب ، سعی در رسیدن به هدف مورد نظر خود در نوشته هایشان را دارند. ضمن احترامی که برای آقای رییسی(با خواندن تعدادی از مطالبشان) قائلم، فکر می کنم نهایت بی انصافی است که از کتابی که بیش از ده صفحه آن به نظریات اخوان پیرامون فروغ فرخزاد پرداخته با گزینش چند کلمه او را کم دانش و بی خرد خطاب کنیم . منتخب نویسی و بریدن جملات به این سبک کاری جز تحریف نیست. دوستان کمی بیشتر دقت کنیم.ا
2:21 AM ساعت

لینک ثابت <

نظرات10
Anonymous Anonymous

بسیار عالی بود؛ البته یادداشت شما و نه افاضات آقای رییسی!
 
Anonymous Anonymous

دوست عزیزمان محمود رضا متن کامل مصاحبه اخوان ثالث درباره فروغ را در وبلاگش گذاشته است و در چند کامنت پیشتر از این به آن لینک داده و نظر منرا که درباره نگاه اخوان به سکس نوشته بودم نقد و سنجشی کرده است.دوستان می توانند برای خواندن متن کامل مصاحبه به وبلاگ ایشان بروند. من خودم این مصاحبه را در یادنامه مهدی اخوان ثالث(مرتضی کاخی) خوانده بودم و همچنان بر این اعتقادم که با وجود اینکه(قبلا هم گفتم)اخوان ثالث از مدافعان شعر فروغ بوده و در این باره شکی هم نیست اما نگاهش به سکس( از خلال آثار شعری و دیگر نوشته هایش ) نگاه کاملا دینی و سنتی است و زبان و بیان شعریش را بسیار مردسالارانه(و نه مردانه) می دانم.از همان متن کامل مصاحبه می توان اینرا فهمید که اخوان به «زن مقدس» هنوز اعتقاد دارد(سال ۱۳۶۸ شمسی) و زن مقدس کسی است که «تلو تلو »نخورده باشد و «این سو و آن سو »نپریده باشد «این سو و آن سو پریدن» و «تلو تلو خوردن»در اینجا اشاره به هیچ مرحله شعری از مراحل شعر فروغ ندارد،بل چنانچه از متن کامل مصاحبه بر می آید(که ممنونم از محمود رضا) در اینجا اشاره به زندگی شخصی فروغ و روابط شخصی و جنسی اوست.اول از
 
Anonymous Anonymous

من خودم شخصا از ستایشگران شعر مهدی اخوان ثالث هستم اما نگاه و زبانش را در این شعر بسیار مردسالارانه می بینم.و چه تضاد عمیقی در این شعر هست.از طرفی خواسته در ستایش فروغ (که بنا به صحبت خود اخوان زنی معترض به ظلمی بود که بر زنان می شد .)حرفی زده باشه و از طرف دیگرهمین سخن نه تنها بیانگر همان اندیشه ایست که فروغ از اساس با اون سر جنگ داشته، بل تایید گر (چه بر اساس خودآگاه شاعر و چه بر اساس نا خودآگاه او) همان اندیشه مردسالار هم هست.اندیشه ای که در اون غیرت و درد و همیت از صفات مردانه است و اگر زنی چنین باشد پس دیگر زن معمولی نیست بلکه«مرد» است.
«..تو زنی مردانه ای،سالاری و از مرد هم پیشی.
جامه جنست زن است،اما
درد و غیرت در تو دارد ریشه ای دیرین...»
یعنی برای اینکه زنی را بزرگ بدونه اونرا در ذهنش از کانال نریت و مردانگی عبور داده و در تصورش هم نمی گنجه که زن و زنانگی هم می تونه دردمند و با غیرت باشه بدون اینکه لزوما بخواد مردانه باشه و مردانگی داشته باشه.
 
Anonymous Anonymous

من تصور می کنم قدری تند و با عصبانیت نوشتم. تو درست می گی به صرف چند کلمه نمی شه کسی را مثل اخوان اینطور قضاوت کرد.اما من با توجه به اینکه به گمانم مهمترین دفترهای شعر اخوان را خوندم اونرا به شدت دارای دیدگاههای سنتی و اسطوره ای و مردسالار و طبعا با همان نگاهها و نظرات دینی و سنتی به سکس می بینم.البته در هر زمان هم حاضرم اگر کسی دلیل دیگری آورد نظرم را تغییر بدهم.اخوان در دوره ای از کارش(دفتر زمستان) به اعتقاد من در اوج نوگرایی و سرکشی بود اما به مرور به سنت تسلیم شد(یا اونرا انتخاب کرد).کسی که به قول خودش در جوانی دست پدر را نمی بوسید در سن کهولت به پابوس مشهد طوس رفت و رو به عروض و شعر کلاسیک آورد.من در مقابل دیدگاه سنتی ،دیدگاه مدرن را می شناسم و البته دیدگاه پسامدرن هم هست که درباره اخوان اصلا پسا مدرن جای بحث نداره و نسبی نگری که در مثلا «درخت معرفت»هست به عرفان شیعه ارتباط داره و نه پسامدرنیسم.اما دیدگاه سنتی دیدگاهی است حسی و عشقی که در آن امر دینی و عرفان و کشف و شهود حرف اول را می زنه(دیدگاه اخوان ثالث)و دیدگاه مدرن اون دیدگاهی که در اون منطق و خرد و دانش حرف اصلی را میزنه
 
Anonymous Anonymous

به این اعتبار من در بسیاری جاها نگان اخوان به خود و جهان و معنی و اسطوره و زن و سکس را سنتی می بینم.و مثلا فروغ را در بسیاری موارد مدرن.اما طبعا نمی شه گفت که اخوان در همه جا سنتی بود و فروغ مدرن.باید دقیقا مثال آورد و به قول تو مثال دقیق زد و سعی کرد بی طرف باقی ماند.من با توجه به همین مصاحبه این نوع برخورد این شخص مصاحبه شونده را سنتی می دانم و اما اگر به کل حیات فرهنگی اخوان نظر بیندازم به جز دوره «زمستان» و دهه ۳۰،بسیاری(و بازهم نه همه)آثار دوره های بعد و قبلش را سنتی می یابم.
 
Anonymous Anonymous

من هردو مطلب رو از طريق زننوشت خوندم خوشحالم که افرادي هستند تا در مقابل اين تحريفات و سربريدنها و قاضي شدنها لب به سخن مي گشايند
 
Anonymous Anonymous

nemidunestam, refighemun mohaghegh ham hast , eyval
 
Anonymous Anonymous

اون شعر اخوان در سوگ فروغ رو خوندي ؟ عاليه اگه پيداش كردي بخون حتما . توي كتاب حريم سايه هاي سبر هم يه نوشته هست در مورد روزي كه اخوان خبر مرگ فروغ رو مي شنوه . اونم خيلي مي سوزونه .
 
Anonymous Anonymous

خيلی خوب بود که روی يه موضوع بشه تا پيدا کردن حقيقت جلو رفت.من هر دو مطلبو ديدم هرچند همون موقع هم حرف اخوان خيلی به نظرم زشت نيومد. تلو تلو خوردن خصوصيت اون سنه نه زنانگی... به هر حال ممنون از هر دوتون... موضوع خيلی خوبيه!
 
Anonymous Anonymous

امان از تحریف.. امان...
چقدر خوب و مستدل گفته بودی.. آفرین
  Post a Comment

 
وبلاگ انگلیسی