Wednesday, October 05, 2005
ماه به یاد ماندنی
اونقدر که تو ماه رمضمون دلم حال و هوای ماه رمضون های ایران رو می خواد شاید تو عید و سیزده به در و بقیه مراسم ایرانی این حس رو ندارم. صدای ربنای شجریان که از بلندگوی مسجدا پخش می شد -مثل سبزه های بیرون گل فروشیها نزدیک شب عید- اومدن ماه رمضون رو خبر می داد. رنگ قهوه ای براق زولبیا بامیه های شیرینی فروشیا از بیرون مغازه چشم مشتریا رو می گرفت. ترافیک دیوونه کننده یک ساعت قبل از افطار یا خلوت شدن خیابونا بعد از اذان مغرب. دیدن روزه خورایی که توی یه کوچه خلوت دارن ساندویچ می خورن یا راننده تاکسی که خالی تو خیابونا می گرده و مسافرم سوار نمی کنه تا سیگارش تموم شه همه و همه صحنه هایی هستن که اینجا یه دونشم پیدا نمی شه. ا
9:34 PM ساعت

لینک ثابت <

نظرات9
Anonymous Anonymous

chaee dame eftaar az hame chaee haye donya behtare . cheghad ini ke neveshti khoob bood . harja bashi bahooneye oonja ro migiri , manam ke too shirazamo hameye ina ro daram delam havaye mah ramezoon too tehroon ro mikone ... adam hamishe chizi dare baraye bahane gereftanesh :)
 
Anonymous Anonymous

be joraat mitoonam ke begam ke in matlabet yeki az ghashangtarin matalebi bood ke neveshti...na faghat mohtavash balke neveshtaresh ham kheili gira va herfeyi tar bood...ba inke kootah bood amma kheili ba khoondanesh hal kardam!
 
Anonymous Anonymous

«همه و همه صحنه هایی هستن که اینجا یه دونشم پیدا نمی شه»

و دقیقا به همین دلیل اونجا از ایران بهتره.
 
Anonymous Anonymous

آی گفتی.. آی گفتی... دلم پر زد. یه جورایی بهونه گیری کرد. سفره های افطار تو ایران یه چیز دیگه است. یه رنگ و بوی دیگه داره. یه حس خاصی داره که همه جا گیر نمیاد.... این دل بهونه گیر ما دوباره کار دستم داد و اشکم رو در اورد. مخصوصا که دارم ربنا رو هم الان گوش میدم.
 
Anonymous Anonymous

كاش قدر خيلي چيزا رو قبل از از دست دادنشون مي فهميديم.
 
Anonymous Anonymous

آخ خیلی هم اتفاقا حال می ده وقتی که می فهمی مجبور نیستی بری تو دستشویی یه ساندویچ رو سق بزنی
 
Anonymous Anonymous

khaili hal dad pesar ;)
khsoham maid azat

Alireza
malezi
 
Anonymous Anonymous

that's exactly how i felt when i heard Rabanna on the first day of Ramadan while i was sitting in the computer lab, waiting for my next class to start. i admit to having shed a tear or two. i missed all the ramadans i spent in iran. although i should say even there i was in the minority! i remember in our class back in highschool, it was only a few hezbollahi kids, my friend, an i who fasted. the rest of my classmates couldn't care less about Roozeh Khari!
 
Anonymous Anonymous

How come the main page : "http://itswinter.blogspot.com" doesn't open?
Is it under construction?
  Post a Comment

 
وبلاگ انگلیسی